ندا علیزاده \ ۶۲ سال دارد و از اول انقلاب مسافرکشی میکند، اما آنگونه که خودش میگوید پنج سالی میشود که پشت فرمان تاکسی مینشیند. محمدمهدی عباسزاده را میگویم؛ همان راننده تاکسی که در اقدامی فرهنگی، کتاب را میهمان دقایق تاکسیاش کرده است تا در اوج ترافیک شهری و دغدغههای تردد، لحظهای را با دنیای دانستنیها خلوت کند. به قول خودش، برای استفاده بهتر از زمان و فرار از استرسهای روزانه به کتاب پناه برده است!
گویا عباسزاده در این بزم فرهنگی، مسافرانش را نیز همراه کرده و کتابهایش را با آنهایی که تمایل دارند در سفر کوتاه درون شهر دقایقی با یار مهربان همنفس شوند، همراه میشود. او که دو سالی میشود کتاب را به تاکسیاش راه داده است، دراین باره میگوید: «بیشتر کتابهای علمی را برای مطالعه انتخاب میکنم و به هر کسی نیز که دوست داشته باشد، آنها را امانت میدهم.»
او که برایش فرقی نمیکند موضوع کتابهایش چه باشد و هر مبحثی را که برایش جذاب باشد، مطالعه میکند، این نکته را نیز یادآور میشود که: «از آنجایی که مسافرها مدت کوتاهی را در تاکسی بهسر میبرند، نمیتوانند همه کتاب را مطالعه کنند، اما بیشتر آنها، نگاهی به مطالب آن میاندازند.»
از این راننده تاکسی که در خط ۲۰۵ تاکسیرانی در محله مطهری شمالی ما فعال است، میپرسم چه وقتهایی کتابهایش را مطالعه میکند که پاسخ میدهد: «هر زمان که فرصت کنم و بیکار شوم، مطالعه میکنم؛ بهخصوص وقتی که در خط منتظر رسیدن نوبتم برای انجام سرویس هستم.»
مردم را به زور نمیتوان کتابخوان کرد و باید کاری انجام داد که با علاقه به این سمت بروند
عباسزاده که چهار فرزند دارد درباره علاقه آنها به مطالعه نیز اینگونه توضیح میدهد: «همه بچههایم اهل مطالعه هستند؛ به گونهای که اگر روزی فراموش کنم روزنامه به خانه ببرم همه معترض میشوند.»
برایم جالب است بدانم که این راننده دوستدار مطالعه، چند جلد کتاب در کتابخانه شخصیاش دارد که اینگونه پاسخ میدهد: «چون مستاجر هستم امکان تهیه کتابخانه شخصی را ندارم و کتابهای مورد علاقهام را از کتابخانهها یا دوستانم امانت میگیرم و گاهی نیز آنها را میخرم، اما کتابها را نزد خودم نگه نمیدارم و سعی میکنم دیگران هم از آن بهرهمند شوند.»
از او درباره واکنش همکارانش درباره کتاب خواندن وی نیز سؤال میکنم که پاسخ میدهد: «بعضی از همکارانم نیز این کار را انجام میدهند، اما از آنجایی که قشر راننده مشغلهشان زیاد است، همه به این سمت نمیروند.»
او که خودش دانشجوی انصرافی مهندسی مکانیک بوده و به دلیل برخی مسائل مجبور به ترک تحصیل شده است، تاکید میکند: «مردم را به زور نمیتوان کتابخوان کرد و باید کاری انجام داد که با علاقه به این سمت بروند.»
این راننده اهل کتاب معتقد است: انسان هرچه بیشتر بداند، به خداوند نزدیکتر میشود. در ادامه تاکید میکند: «حکمت حکم میکند که انسان عالم باشد و تا جایی که در توانش است در کسب علم تلاش کند.» عباسزاده معتقد است: «من و امثال من نمیتوانیم به تنهایی برای افزایش گرایش مردم به مطالعه کاری کنیم و اگر اقدامی هم انجام میدهیم در حد توان خودمان است، اما در این بین بر مسئولان فرهنگی است که چارهای اساسی در این زمینه بیندیشند.»
این گزارش شنبه ۳ تیر ۱۳۹۱ در شماره ۱۰ شهرآرا محله منطقه ۲ چاپ شده است